نام کامل : ابلیس رحمتی
سن : 24 (متولد ۱۳۶۶)
شروع رپ ( آماتور ) : ۱۳۷۸
شروع رپ ( حرفه ای ) : ۱۳۸۱
رشته تحصیلی : مهندسی ارتباطات (مخابرات)
ستارت کار حسین با گروه ۰۵۱ و آهنگ تو زنده میمونی بود ( البته غیر از آهنگهایی که با کنبین خونده بود) این اهنگ در مورد توپاک و مرگ توپاک بود و تو این آهنگ به نوعی از پدر رپ جهان تجلیل شد. در مورد اعضای گروه ۰۵۱ هم که با خود حسین شروع شد و اعضای اولیه گروه کنبین , رضا , مستر کیلر و مبهم بودند که بعد از مدت کمی اعضای اون خیلی گسترده تر شد که در ادامه بهشون اشاره میکنم.
دومین آهنگ این گروه کل کل نکن بود که اولین دیس تراک رپ فارسی بود که بعد از این آهنگ, آهنگهایی با سبک کل کل و دیس خیلی بیشتر شد. بعد از این کارها نوبت به آهنگ س/ی/ا/س/ی/ه ۱۸ تیر رسید که هنوزم که هنوزه جزو یکی از بهترین کارهای س/ی/ا/س/ی هست زمانی هم که این آهنگ روی نت قرار گرفته بود, اکثر سایتها و وبلاگهای رپ فارسی از شجاعت حسین برای خوندن چنین آهنگی تقدیر و البته تعجب کرده بودند. حسین در گروه ۰۵۱ آهنگهای نسبتا زیادی رو بیرون داد و روز به روز هم به اعضای این گروه اضافه میشد ( سیامک, حسین تهی, آرمین تو ای اف ام, شاهین فلاکتو... ) آهنگهای این گروه هم اول روی سایت ۰۵۱ قرار میگرفت و بقیه سایتها و وبلاگها هم پخش میکردند. گروه ۰۵۱ حدود ۴ سال پا بر جا موند و به یکباره به شکل خیلی غیرعادی از هم پاشیده شد !!!
بعد از پاشیدن گروه ۰۵۱ همکاری حسین با سایر رپرها بیشتر شد که از جمله از اونها میشه به حسین تهی, افشین یارتو, رضا پیشرو, سروش هیچکس, امیر تتلو و شاهین فلاکت اشاره کرد. حدود ۱ سال و نیم هم حسین با همین خواننده ها به صورت پراکنده کار میکرد و آهنگهاشون هم به صورت تک آهنگ روی نت قرار میگرفت. بعد از یه مدت حسین رابطش با حسین تهی, تتلو و هیچکس کمی شکرآب شد
( که البته الان مدت زیادی از این قضیه میگذره ) و تو این مدت بیشتر با مهدی اسلیم ( مهدار ) همکاری داشت که اوج کارشون هم تو آهنگ سرعت عمل بود. بعد از حدود ۱ سال غیبت حسین در پرشین رپ ( به دلایل مسائل تحصیل در ارمنستان و دست تنها بودن و مسائلی از همین قبیل ) حسین ۲ آهنگ به نامهای ابتکار ما و انفجار ۰۵۱ رو بیرون داد. که آهنگ انفجار ۰۵۱ ( که فقط کروس کار رو حسین کار کرده ) برای زمان کوتاهی بود که حسین در تعطیلات عید به ایران آمده بود و آهنگ همون زمان رکورد شده بود. در مورد آهنگ ابتکار ما هم این آهنگ از مدتی قبل آماده بود و موضوع آهنگ هم بر میگرده به همون اختلافات حسین با همون ۲ , ۳ رپری که اشاره کردم.
البته بعد از این آهنگها هم ۲ آهنگ به نامهای اجتماع ما ( که اصلا قرار نبود این آهنگ پخش بشه ) و هنوزم یادم هست از حسین پخش شد که این آهنگها به هیچ وجه با رضایت حسین پخش نشده بودند !
در سال89 نیز 1کار با موژان بست که خیلی زیبا بود و کلیپ این اهنگ شاخ ترین کلیپ رپ شد.بعد اومد با صادق خوند که خیلی خوب در اوم و سبک جدیدی از رپ رو به مخاطب ها معرفی کرد
آهنگهای ابلیس عبارت اند از :
انفجار 051
سرعت عمل _ Eblis Ft Slim
ابتکار ما
دست به دست _ Eblis Ft Slim
مستر _ Eblis Ft Slim
ضلعهای زندگی _ Omid Lakers Ft Eblis
رپ فارس 4 پایست _ Eblis Ft Felakat
عروسک بی چشم و رو _ Eblis Ft Tataloo
تو مستی _ Hichkas Ft Eblis Ft Enzo
نرو _ Roozbe Ft Eblis Ft Tohi
1001 شب _ Tataloo Ft Tohi Ft Eblis Ft Enzo
واقعیت _ Pishro Ft Eblis Ft Ali King Ft Tataloo
دیروز تا امروز _ Pishro Ft Eblis Ft Tighe Ft Tataloo
توبه _ Pishro Ft Eblis
رقص اندام 2 _ Tohi Ft Eblis
5 شنبه شب
اصل مطلب
ابلیس برگشت
غرق شده _ Eblis Ft Dj Amir
ایران _ Eblis Ft 2afm Ft Tohi
رفقا _ Eblis Ft Mr Killer
تو برای من زنده میمونی _ Eblis Ft Reza Ft karkas
عشق من _ Eblis Ft Reza
استیل رپ _ Eblis Ft Nergal
فاز هشت _ Eblis Ft Mobham
رسم بازی زندگی _ Eblis Ft Mr Killer
گفتم به تو _ Eblis Ft Siamak
فساد _ Eblis Ft Tohi
Eblis Ft Siamak _ You Dont Wanna **** With Me Son
Eblis Ft Tohi Ft Yar2 _ Daffing
کتری رو گاز
عمر من از دست رفتست _ Eblis Ft Felakat
ماییم بکس خلاف
گلوله _ Eblis Ft Tohi Ft 2afm
جوون ایرانی
خلیج فارس
پارتی
تاریخ 051
زنده میمونی
راه سیاه
که در ۸۰ درصد این آهنگها گروه ۰۵۱ هم هست.
البته آهنگ اجتماع ما هم به زودی میاد اما فعلا یه نسخش هست که با موبایل ضبط شده .
…
نگاه...
برچسب : رپر, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 2269 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1391 ساعت: 13:12
ناصر عبداللهی
ناصر عبداللهی در دهمین روز دی ماه سال ۱۳۴۹ در محله سید کامل شهر بندرعباس زاده شد. پدرش عبدالرحمن عبداللهی کارگر بازنشسته بود و مادرش مهرنگاربندری نیایی خانه دار است. از ۱۳ سالگی به موسیقی علاقمند شد. فعالیتهای هنری خود را از سالهای نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد.
وی کار حرفهای را به طور جدی از سال ۱۳۷۴ خورشیدی آغاز کرد. در سال ۱۳۷۵ همراه با همسرش به تهران آمد. محمدعلی بهمنی شاعر هرمزگانی و دوست نزدیکش، وی را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن آلبومهای ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد.
ناصرعبداللهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی هوش شد و به کما رفت. او پس از گذراندن ۲۷ روز در کما سرانجام در بیمارستان هاشمی نژاد تهران در روز ۲۹ آذر ۱۳۸۵ و در سن ۳۶ سالگی درگذشت.
مراسم تشییع ناصر عبدالهی در بندرعباس
وضعیت خانوادگی
او چهاربرادر و یک خواهر دارد. ناصر در هیجده سالگی با فهیمه غفوری اهل بندرعباس که سه سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به نامهای نوید, نازنین و نامی است . نینا فرزند چهارم ناصر حاصل ازدواج او با فاطمه فهیمی است.
بررسی آثار
عبداللهی در ترانههای خود از کسی تقلید نمیکرد و صدایی منحصر به فرد داشت . بیشتر اشعار ترانههای او از سرودههای محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خود وی تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود. طوری که در سالهای آغازین کار هنری ترانههای منصفی را بازخوانی میکرد.
ناصریا
پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی گفتند که این کاری اسپانیولی است و از ملودیهای جیپسی کینگ برگرفته شدهاست، اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شدهبود. اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشدهبود، اما عبداللهی این کار را انجام داد.
ملودی ترانهٔ ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبداللهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بودهاست . بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشتهباشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواریهای این راه در پایان پیروز خواهد شد.
آلبومها
بوی شرجی هوای حوا عشق است (همراه با پرویز پرستویی و محمدعلی بهمنی) دوستت دارم ماندگار عیدانه مه گنوغم
تولد
وی در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در بیمارستان هاشمینژاد تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرعباس به خاک سپرده شد. دلیل مرگ وی هرگز اعلام نشد و همچنان در ابهام است. مجری مراسم در مراسم سومین سالروز ناصریا ادعا کرد ناصر عبداللهی به قتل رسیده بود.
نگاه...
برچسب : پاپ, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1857 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1391 ساعت: 13:08
برچسب : خواننده, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1140 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1391 ساعت: 17:23
برچسب : گروه رپ فارس, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 5138 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1391 ساعت: 21:39
برچسب : رپر و کار با گیتار, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 2407 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1391 ساعت: 21:27
برچسب : رپر, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 2640 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1391 ساعت: 20:49
برچسب : خواننده ی ایرانی, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1045 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1391 ساعت: 2:17
فامیلی ایشون یافته است نه حیدری خونشم کرجه نه زعفرانیه برادرم نداره
ساسان یافته ملقب به ساسی مانکن.ساسی مانکن در ۱۲ آبان ۱۳۶۶ در اهواز متولد شدند و هم اکنون در کرج زندگی میکنند. تحصیلات وی دانشجوی رشته مهندسی میکانیک. ساسی از ۱۷ سالگی شروع به خوندن رپ کرد و کار رپ حرفه ای رو از ۱۵ سال پیش در پی گرفت. در اظهارات خود نوشتند که عاشق خوندن هستن. اکثر موزیک هایی که از ساسان پخش شده بیشتر موزیک سازی و تکست نویسی خوده ایشون بوده که خوشبختانه از طرفدارهای بسیار زیادی برخوردار شده. ساسان یافته فقط یه خواهر داره که با خودش میشه ۲ فرزند. طرفدار پر و پا قرص استقلال و رنگ آبی هست. هدف ساسی مانکن از خوندن رپ های ۶/۸ شاد کردن مردم حتی برای چند دقیقه. داستان ساسی مانکن و حسین مخته به زبان ساسان یافته : من (ساسی) و حسین از دوستان قدیمی هستیم که در یه مدرسه و کلاس درس خوندیم. ما با هم دیگه رپ رو شروع کردیم و با هم دیگه هم معروف شدیم. تا اینکه به ویدئو آهنگ گوشواره رسیدیم. حسین معتقد بود باید توی این ویدئو اشکان حضور داشته باشه و من با دلیل و منطق میگفتم اون صدایی که باید واسه این موزیک داشته باشه رو اقای اشکان ندارند. البته اشکان از اقوام خود حسین هستش. قرار شد که ما صبر کنیم تا سر فرصت این داستان رو حل کنیم که متاسفانه خبری شنیدم که حسین و اشکان اسم این موزیک رو تغییر دادن. اونها رفتن اهنگ رو خوندند و ما هم خوندیم ما با نام گوشواره اونها با نام جیگر طلا. سر این موضوع بین ما به هم خورد. [به روایتی از یک دوست عزیز]
برچسب : رپر ایران, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 2169 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1391 ساعت: 13:54
|
نام اصلی: لعیا
نام خانوادگی اصلی: زنگنه
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
.....................................
مدرک تحصیلی: لیسانس تاتر
بیوگرافی
فارغ التحصیل تاتر از دانشگاه هنر.
یک دوره کلاس نقاشی را گذرانده است.
شروع فعالیت در تاتر در سال 1370.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم راز مینا (عباس رافعی) در سال 1375.
در دوران دانشجویی در چند نمایش از جمله پارانویا، یادگار، خال خالی (عروسکی) و نیز در فیلم کوتاه دانشجویی در کنج تنهایی بازی کرد.
نخستین کار حرفه ای اش در تئاتر، بازی در نمایش یادگار سال های شن (علی رفیعی، 1371) بود.
بازی زیبای او در مجموعه تلویزیونی در پناه تو (حمید لبخنده، 1373) هنوز در یادها مانده است.
بازی کوتاه او در فیلم مزاحم (سیروس الوند) شاید بهترین نقش آفرینی او در سینما تا به امروز باشد.
بخشی از فیلم شناسی:
1385 رئیس ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]
1381 تب ( رضا کریمی ) [بازیگر]
1380 مزاحم ( سیروس الوند ) [بازیگر]
1379 رنگ شب ( محمدعلی سجادی ) [بازیگر]
1379 شیفته ( محمدعلی سجادی ) [بازیگر]
1378 تکیه بر باد ( داریوش فرهنگ ) [بازیگر]
1375 راز مینا ( عباس رافعی ) [بازیگر]
بیشترین همکاری های لعیا زنگنه با:
>> امین حیایی (بازیگران،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> عباس شوقی (بازیگران،جلوه های ویژه،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> حسین ملکی (بازیگران،عکس،فیلمبرداری،) (در 2 فیلم ) ==>
>> جهانگیر میرشکاری (بازیگران،صدا،) (در 2 فیلم ) ==>
>> علی اصغر طبسی (بازیگران،تهیه و تولید،) (در 2 فیلم ) ==>
>> کارن همایونفر (بازیگران،موسیقی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> داریوش باباییان (بازیگران،تهیه و تولید،صحنه و لباس،) (در 2 فیلم ) ==>
>> داریوش ارجمند (بازیگران،صحنه و لباس،) (در 2 فیلم ) ==>
>> فرهاد ارجمندی (صدا،) (در 2 فیلم ) ==>
>> عبدالله اسکندری (تهیه و تولید،فیلمنامه،چهره پردازی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> داود رسولیان (بازیگران،تهیه و تولید،جلوه های ویژه، (در 2 فیلم ) ==>
>> عاطفه رضوی (بازیگران،چهره پردازی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> محمدعلی سجادی (تدوین،تهیه و تولید،صحنه و لباس،عنوان بندی،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> شاهرخ سخایی (بازیگران،عکس،) (در 2 فیلم ) ==>
>> خسرو شکیبایی (بازیگران،فیلمنامه،موسیقی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> فریبرز عرب نیا (بازیگران،فیلمنامه،) (در 2 فیلم ) ==>
نگاه...برچسب : بازیگر ایرانی زن, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1348 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1391 ساعت: 14:06
|
نام اصلی: شهره
نام خانوادگی اصلی: سلطانی
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1348
محل تولد: بجنورد
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: لیسانس موسیقی
بیوگرافی
فارغ التحصیل موسیقی از دانشگاه آزاد.
شروع فعالیت در تاتر با نمایش گلدونه خانوم در سال 1366.
شروع فعالیت در تلویزیون در سال 1369.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم سه مرد عامی (سیامک شایقی) در سال 1372.
با مجموعه ماندگار روزی روزگاری (امرالله احمدجو) به شهرت رسید. و در چند مجموعه، موفق ظاهر شد و به عنوان یک بازیگر توانای تلویزیونی به محبوبیت رسید. اما در سنیما به هیچ وجه موفق نبود. حتی در فیلم قرمز (فریدون جیرانی).
اما بازی زیبای او در یک قسمت از مجموعه خانه سبز (بیژن بیرنگ، مسعود رسام) و همچنین در یک قسمت از مجموعه همسایه ها (محمدحسین لطیفی) از او چهره ای محبوب ساخت.
برنده جایزه بهترین نمایش نامه نویس از پانزدهمین جشنواره تاتر فجر برای بازی در نمایش شعبده و طلسم.
بخشی از فیلم شناسی:
1382 این زن حرف نمی زند ( احمد امینی ) [بازیگر]
1377 قرمز ( فریدون جیرانی ) [بازیگر]
1374 توطئه ( علی قوی تن ) [بازیگر]
1372 عبور از تله ( غلامرضا رمضانی ) [بازیگر]
بیشترین همکاری های شهره سلطانی با
>> کتایون ریاحی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> محمدرضا فروتن (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> لاله اسکندری (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> کمند امیرسلیمانی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> امین تارخ (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> هدیه تهرانی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> شهاب حسینی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> ماندانا اصلانی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> پری امیرحمزه (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> ابراهیم آبادی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> اصغر آبگون (صدا،) (در 1 فیلم ) ==>
>> پرویز آبنار (صدا،) (در 1 فیلم ) ==>
>> احمد آقالو (بازیگران،دوبله،) (در 1 فیلم ) ==>
>> آرش اختری راد (عکس،) (در 1 فیلم ) ==>
>> فرهاد ارجمندی (صدا،) (در 1 فیلم ) ==>
>> بهمن اردلان (صدا،) (در 1 فیلم ) ==>
>> رضا اردلان (تدوین،صدا،موسیقی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> حبیب اسماعیلی (بازیگران،تهیه و تولید،) (در 1 فیلم ) ==>
>> روح الله امامی (تدوین،عنوان بندی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> نوشابه امیری (دوبله،فیلمنامه،) (در 1 فیلم ) ==>
>> احمد امینی (تدوین،صحنه و لباس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> بهرام بدخشانی (فیلمبرداری،) (در 1 فیلم ) ==>
>> بابک برزویه (بازیگران،عکس،) (در 1 فیلم ) ==>
>> علی اکبر بهادری (بازیگران،چهره پردازی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> مسعود بهنام (صدا،) (در 1 فیلم ) ==>
>> بابک بیات (موسیقی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> حسن پویا (تهیه و تولید،فیلمبرداری،فیلمنامه،موسیقی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> سعید پیردوست (بازیگران،کارگردانی،موسیقی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> سیامک تقی پور (صحنه و لباس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> فرهاد جم (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
نگاه...برچسب : بازیگر ایرانی زن, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1267 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1391 ساعت: 14:08
|
نام اصلی: الهام
نام خانوادگی اصلی: پاوه نژاد
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1350
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: فوق دیپلم بازیگری و کارگردانی
بیوگرافی
با نمایش بازیگری را تجربه کرد و با بازی در مجموعه همسران به شهرت رسید. اما در مجموعه تلویزیونی مدرسه مادربزرگها توانایی های خود را بروز داد.
بخشی از فیلم شناسی:
1383 دیشب باباتو دیدم آیدا ( رسول صدرعاملی ) [بازیگر]
بیشترین همکاری های الهام پاوه نژاد با:
>> هانیه توسلی (بازیگران،کارگردانی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> امیر اثباتی (جلوه های ویژه،صحنه و لباس،عنوان بندی،کارگردانی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> بهرام بدخشانی (فیلمبرداری،) (در 1 فیلم ) ==>
>> کامبوزیا پرتوی (فیلمنامه،کارگردانی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> پارمیس زند (چهره پردازی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> علی سرتیپی (بازیگران،تهیه و تولید،کارگردانی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> معصومه شاه نظری (تدوین،) (در 1 فیلم ) ==>
>> مرجان شیرمحمدی (بازیگران،فیلمنامه،) (در 1 فیلم ) ==>
>> رسول صدرعاملی (تهیه و تولید،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> خاطره اسدی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> مقداد شمس الواعظین (عکس،) (در 1 فیلم ) ==>
>> فریبرز لاچینی (موسیقی،) (در 1 فیلم ) ==>
>> محمد مختاری (بازیگران،صدا،) (در 1 فیلم ) ==>
>> محمود موسوی نژاد (صدا،) (در 1 فیلم ) ==>
>> شاهرخ فروتنیان (بازیگران،صحنه و لباس،) (در 1 فیلم ) ==>
>> سوفی کیانی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
>> شراره دولت آبادی (بازیگران،) (در 1 فیلم ) ==>
نگاه...برچسب : بازیگر ایرانی زن, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1990 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1391 ساعت: 17:04
|
نام اصلی: زیبا
نام خانوادگی اصلی: بروفه
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1354
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل حقوق قضایی
روابط خانوادگی با دیگر هنرمندان
>> پیام صابری (شوهر)
بیوگرافی
فارغ التحصیل حقوق قضایی از دانشگاه آزاد اسلامی در سال ١٣٧٨.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم شب روباه (همایون اسعدیان) در سال ١٣٧٥.
با سریال خانه شلوغ (علی شوقیان، 1373) بازیگری را آغاز کرد.
در تلویزیون با مجموعه زیر گنبد کبود (بهمن زرین پور) و سپس با مجموعه دلبندم (رضا عطاران) شناخته شد. اما شاید بهترین نقش آفرینی وی در فیلم پر پرواز (خسرو معصومی) باشد. بازی او در این فیلم شاید یکی از نقاط قوت معدود فیلم باشد که زیبا بروفه به بهترین شکل ممکن از پس آن برآمده است.
اگر زیبا بروفه دست به انتخاب درست بزند شاید در سینما بتواند بسیار موفق تر از تلویزیون باشد
بخشی از فیلم شناسی:
1381 دوشیزه ( محمد درمنش ) [بازیگر]
1380 بی همتا ( جهانگیر جهانگیری ) [بازیگر]
1380 مانی و ندا ( پرویز صبری ) [بازیگر]
1379 پر پرواز ( خسرو معصومی ) [بازیگر]
1375 شب روباه ( همایون اسعدیان ) [بازیگر]
بیشترین همکاری های زیبا بروفه با:
>> عباس شوقی
(بازیگران،جلوه های ویژه،موسیقی،)
(در 2 فیلم ) ==> [ لیست فیلم های مشترک ]
نگاه...برچسب : بازیگر ایرانی زن, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1327 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1391 ساعت: 17:12
|
نام: مسعود کیمیایی
تاریخ تولد: 1322
همسر سابق مرحوم گیتی پاشایی (آهنگساز و خواننده)
همسر فائقه آتشین ( گوگوش )
متولد 1322در تهران. دیپلم.
--------------------------------------------------------------------------------
بیوگرافی فیلمها :
با دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ رفیق به سینما آمد. و با ساخت دومین فیلم بلندش (قیصر) موج جدیدی را در سینمای ایران پایه گذاری کرد که این نوع سینما تا سال 1357 ادامه پیدا کرد. فیلمهای زیادی از روی قیصر ساخته شد و بازیگران بسیاری با فیلمهای کیمیایی مطرح شدند: بهروز وثوقی، بهمن مفید، جمشید هاشم پور، گلچهره سجادیه، فریماه فرجامی، فرامرز صدیقی، احمد نجفی، شاهد احمدلو، فریبرز عرب نیا، هدیه تهرانی، محمدرضا فروتن، میترا حجار و ...
بیگانه بیا (1347)
قیصر (1348)
رضا موتوری (1349)
داش آکل (1350)
بلوچ (1351)
خاک (1352)
گوزن ها (1354)
پسر شرقی (کوتاه، 1354)
غزل (1355)
اسب (کوتاه، 1355)
سفر سنگ (1356)
خط قرمز (1361)
تیغ و ابریشم (1364)
سرب (1367)
دندان مار (1368)
گروهبان(1369)
ردپای گرگ (71-1370)
تجارت (1373)
ضیافت (1374)
سلطان (1375)
مرسدس (1376)
فریاد ( 1377 )
اعتراض (1378)
حکم
رئیس
مسعود کیمایی و حکماش
حامد صفایی، سهیلا مهدوی، ژینوس تقیزاده
دیماه ۱۳۸۴
«چه خوبه آدم یه سینما تو خونش داشته باشه»
چه خوبه که هر بار که فیلمی از {کیمیایی} میبینی یه عالمه جمله و دیالوگ توذهنت میمونه که باهاشون حال میکنی، زیر لب تکرار میکنی و ازشون چیز یاد میگیری، و یه چیزایی رو بهتر میفهمی و دوسشون داری. ایندفعه ولی یکبار برای همیشه شاید تو کلّت فرو کنه که اینی که هی میگی شعار میده کیمیایی و حرف تکراری میزنه «اسمش این نیست» و تو خرفهم میشی و خلاص. که اگه شعار میده و حرفای تکراری میزنه چرا بغض میکنی و شب از سینما تا خونه پیاده میری و سیگار می کشی؟ چرا به روی خودت نمیاری که این همه لحظههای سینمایی که هی تو همه فیلماش هست و هردفعه یه جورایی یه حرفای دیگهای هی از پَسشون بیرون میزنه رو دوست داری، این جوری مُردنا و عشقا و زخماشو، آهنگاشو آوازاشو. جمعیت پابه سن گذاشته منتقد ِ ساکن *کوچه سام* (محل دفتر مجله فیلم)، جوونهای دوره دندانِ مار و قیصر و داش آکل، که حالا حکم رو دوست ندارن، حق دارن. اوونایی که دیگه منتظر نیستن تا کیمیایی یه روز شاهکار ِ دیگهای بعد از قیصر بسازه و دیگه قیدش رو زدند، چه بهتر که دست از سر سینماش برداشتند. اوونهایی که شخصیتهای قصههاشون رو از رو شمایل تمام ِ مردای ِ کیمیایی سرهم کردند بازهم از این فیلمش یه چیزایی به دندونشون میاد، مگه بده. حکم نه جایزه میگیره نه به جشنواره خارجی میره، که همینش خوبه. آدمهاش نه خیلی دورن که نشناسیشون نه خیلی نزدیک که براشون گریه کنی و آدامس بجوی. میگی اعتراض سیاستزده است و حرفای شاعرانه به سربازهای جمعه نمیچسبه، میگی فریاد یه فیلم ِ پرازایراد و ساختار ضیافت یکدست نیست، میگی مسعود کیمیایی دیگه حرفی برای گفتن نداره و داره دور خودش چرخ باطل میزنه، میگی تو فیلمهاش پر ِ از اتفاقات اضافه و بیمورد، میگم سینمای خالی و سیاستنزده باشه واسه هزیونهای عرفانی ِ فیلم اوّلیا و موج ِ نویی آ، میگم همون بهتر که کیمیایی شعراشو جدا چاپ کنه که با فیلماش قاطی نشه که سرجمع از هیچکدوم چیزی نفهمی، میگم به نظر من خطخطیها جزوی از نوشتههان، میگم یک دستی و روونی باشه برای فیلمهای خوش ساخت ورژن دیویدی ما هیچکودوممون آدمهای یکدست و روونی نیستیم (اینو من نمیگم). آخرش سیگارم رو تو نیمخورده قهوه خاموش میکنم، میگم: چه خوبه آدم یه چیزی مثل سینما تودلش داشته باشه... همین.
به سخره گرفتن تماشاگر
این روزها حرف و حدیث در مورد آخرین کار کارگردان فیلم قیصر زیاد است. بعضی از منتقدین حکم را بازگشت کیمیایی به خویشتن ِ خویش شمردهاند. با این فکر که با نگرش تازهای از این پیر سینمای ایران روبرو خواهم شد، به تماشای فیلم حکم در *سینما فلسطین* نشستم. اما از همان ابتدا این حس به من دست داد که حکم مرا، تماشاگرش را، به سخره گرفته است. سه نقابدار به خانه مرد متمولی حمله میکنند، نه فقط برای دزدی بلکه برای تصفیه حساب. *فروزنده* (با بازی لیلا حاتمی) کینهای را در سینه دارد. او زمانی توسط رئیساش، که همان مرد صاحبخانه است، اغوا شده و اکنون برای انتقام به خانه او آمده. این اولین برخورد ما با یکی از شخصیتهای اصلی فیلم، زنی با روحیه جسور، است. دو بزهکار دیگر (بهرام رادان و پولاد کیمیایی) نیز همدانشگاهیهای فروزنده بودند و در گوشههایی از فیلم به رابطه پاک دانشجویی آنها اشاره میشود.
در این شهر هر روز با فجایای هولناک اجتماعی روبرو میشویم که تنمان را به ارزه در میآورد، ولی در هیچ یک از صحنههای این فیلم نتوانستم خودم را با یکی از کاراکترهای آن فیلم نزدیک ببینم. این به خاطر ضعف شخصیتپردازی در فیلم است. برای جذاب شدن فیلم از هر حربهای استفاده شده است: به کار بردن موسیقی سنتی، پاپ ایرانی، موسیقی ایتالیایی، استفاده از ماشین کادیلاک برای نشان دادن صحنه گانگستری، استفاده از مواد مخد در داخل اتومبیل و هرچه بیشتر گانگستری نمودن آن، و ایجاد فضاهای سور رئالیستی آبکی (در دریا غرق شدن {مریلا زارعی}) و عشق او به بهرام رادان، هر یک به منسجم نبودن سناریوی فیلم بیشتر اشاره میکرد.
برای جوانان فیلم ساختن، درد جوانان را مطرح کردن، و برای آنها راه حلی پیدا کردن از اهداف اکثر فیلم سازان است. اما جوانهای ما، حتی آنهایی که پایشان به دانشگاه نرسیده است، عمیقتر از این شخصیتهای فیلم میاندیشند.
مسعود کیمیایی
نه باید دنبال سینما بگردی و نه تمام ویژگیهای آشنای آن. نه باید دنبال قصه بگردی و نه خط و بسط داستانی و چفت و بست. نه باید دنبال منطق تصویری بگردی و نه صحبتهای دراماتیک خاص. فقط باید دنبال کیمیایی بگردی، مسعود کیمیایی. اصلاً خیال کن سینما نمیروی فیلم ببینی. خیال کن میروی به جایی که *کیمیایی* ببینی. اینجوری مشکل حل است. حالا این که اصلاً این کیمیایی، مسعود کیمیایی، چقدر برایت جذاب باشد، چقدر به قول دوستمان، حامد، خطخطیهایش را بخواهی پیبگیری، چقدر هی تکرارش را هنوز مشتاق باشی، چیزیست جداگانه که عشق فراوان میطلبد و همدلی و همراهی و سودای نوستالژیکی که داشته باشی، که اگر نداشته باشی این ملاقات پرزرق و برق و پرهزینه را میتوانی شانه بالا بیاندازی، اینکه یک قصه را از سر تا ته بیاندک تغییری برای بار چندم بشنوی، و حرفهای خالدرشت از دهن آدمها و همه آن همه حکایتها که فحش و فتراتش را به وفور در نشریات سینمایی و غیرسینمایی از پس هر نمایش تازه میتوانی بخوانی.
اینکه هیچکس نمیتواند بیاعتنا از دیدار هزار باره و تکراری و شعارآمیز بگذرد و شانه بالا بیندازد، اما، خود داستان دیگری است. یا باید دوستش داشته باشی یا چیزی، ناسزایی شده از دق دلت بگویی که جانت آرام بگیرد که این میشود شماره ویژههای داد و بیداد هر باره – که چیزی چنین معوج و پُرایراد ارزش شمارهای به نیت فحش داشته باشد حتی.
اینها را میگویم که من گرچه بیحوصله که هر بار پاکشان به این دیدار تکراری میروم تا کیمیایی، مسعود کیمیایی، که دلم دیگر زیاد نه برای قیصر تنگ میشود و نه برای همه آدمهای آرمانزدهاش و نه برای موسیقی آشنای او و ماشینها و کلاه شاپو بهسرهایش و گفتار آدمهایش که زمانی بند دلم را پاره میکرد. زیاد دلم تنگ نمیشود و دلم هم نمیآید که بیخیالش بشوم. میروم با لب و لوچه آویزان اما کناردستیهایم که خیلی جوانترند – و خیلیخیلی جوان و کلی فیلم خوب فرنگی دیدهاند و موسیقی خوب فرنگی شنیدهاند – بادی هم به گردن دارند از دستشان بر آتش – وقتی که جابهجای فیلم با صدای بلند میخندند و دست میاندازند و شیشکی میبندند دیوانه میشوم و آخر با تشری دوستانه آرامشان میکنم. که این همه که گفتم را مجاز خودم میدانم و آن همه نشریات لب به فحش و ناسزا که دست کم میدانیم و میدانند چه را فحش میدهند که میدانیم و میدانند. نه باید دنبال سینما بگردی، نه تمام ویژیگهای....
به این دوستان جوانم – خیلیخیلی جوانم – که معیارهای قیاسشان در هر چیز ناجور میزند و معالفارغ است و قوارهای را با قامتی قیاس میکنند که نه از یک تیر و طایفهاند و نه از یک قد و بالا. اینجا که میرسم سینه سپر میکنم و حاضرم جلوی آنها که جوانند – خیلیخیلی جوان – و چند تایی شعار خال درشت تحویلشان بدهم و یکباره ببینم شبیه همانها هستم که آن بالا بود، روی پرده کیمیایی – مسعود کیمیایی.
مسعود کیمیایی در مصاحبه با روز:
با اینها قاطی نشوید، خطرناکند
آرش مهدوی
۱۱ مهر ۱۳۸۴
مسعود کیمیایی با سربازهای جمعه وحکم، آدم های قدیمیاش را، در برابر نسل جوانی که رویکرد اداره مملکت دارد وانهاده است. او در مصاحبه با روز، از آدم های جدید، از زندگی در فاصله بازجوییها و از گوگوش گفته است.
گفت و گو با مسعود کیمیایی را ازعشق که به دو فیلم اخیرش رنگ دیگری زده، آغاز می کنیم. او معتقد است از زمان سلطان شروع شده ولی بیشتر ربطش می دهد به جوان هایی که به فیلم هایش سرریز کرده اند: این عشق سیاه است. عشق جوان هایی که یک جوری شکست خورده اند. مثل دانشجویان. این نهضت های دانشجویی که شکست می خورند، عواقب خودشان را دارند. این بچه ها، باهوشند، وقتی شکست می خورند و ناامید می شوند، به خلاف کاران عادی جامعه نمی پیوندند.
و این جوانان شکست خورده، روح فیلم شما را دراختیار می گیرند. با عشق هایشان که به قول شما سیاه است و با کینه هایشان. و آدم های قبلی را از فیلم شما بیرون می کنند
بله. وقتی می گویید، می فهمم که درست است.
چی شد که این اتفاق افتاد؟
من یک زمانی فکر می کردم هرچیزی از یک فاعل فردی شروع می شود. یعنی فاعل فردی، تبدیل به فاعل فوق فردی می شود؛ و فاعل فوق فردی به فاعل اجتماعی می رسد. بعد دیدم این عقیده نمی تواند بدون پیوند به موضوع دیگری که حالا می گویم، خودش را جمع و جور کند. موضوع این است که در جامعه هم دیگر، فاعل طبقات، فقط یک طبقه نیست. تمام طبقات، فاعل های اجتماعی هستند. البته این فکر از قیصر با من بود، خیلی هم هم می گفتند این حرکت، فردی است، جنبش فردی و ...
البته آن موقع، حرکت ها هم فردی بود
همیشه همین طور است. یعنی هیچ وقت جمعیت با خودش قرار نمی گذارد که فردا برود فلان جا. حرکت ها همیشه در یک بافت فردی انجام می شود. تئوری هم از فرد می آید تا اجرا که به جمع می رسد. حالا در ایران هم فاعل فردی، در جامعه گسترش پیدا کرده، و اصلش هم افتاده بر دوش جوانان. یعنی این جوری نیست که من به جوان ها رویکرد داشته باشم، نه، جوان ها فاعل اجتماعی شده اند و قصد اداره مملکت را دارند. و اینها با واژگان خودشان و نگاه خودشان، وارد شده اند. آنها دیگر، مجموعه واژگانی دهه های سی، چهل و پنجاه را کنار گذاشته اند و دارند واژگان خودشان را می سازند. دارند به نسل های قبلی، زبان پیشنهاد می کنند...
و این زبان را به فیلم شما هم پیشنهاد کردند. منظورتان این است؟
بله. به نظر می رسد این جوری اتفاق افتاده.
و همراه خود مسائل خودشان را آوردند، از جمله عشق؟ حالا از همان نوع سیاه که می گویید؟
بله. البته در فیلم های آن دوران من هم، جوانان آن دوره حضور داشتند، منتها حالا دیگر تقابل با سن های دیگر در فیلم هایم تغییر کرده. یعنی دیگر این طور نیست که حتما باید خان دایی هم باشد....
بدون فرمون هم زندگی پیش می رود
بله. در سربازهای جمعه، آنها بدون گروهبان هم پیش می رفتند...
در واقع گروهبان، دنبال آنها آمد
بله
و به همین ترتیب، دیالوگ های شما رنگ دیگری گرفته....
بله، دیگر آن آدم هایی که جور خاصی حرف می زدند، وجود ندارند. ادبیات عوض شده، و برای دسترسی به این ادبیات باید بین جوان ها گشت. هر روز هم اصطلاحات تازه تری درست می کنند. همه چیز را کوتاه می کنند. به جای اینکه بگویند قاطی کرده است، می گویند:قاط زده. همین جوری مرتب کوتاه می شود...
زبان، اس.ام. اسی شده..
بله.
در حکم سراغ بازیگران قدیمی مثل عزت الله انتظامی هم رفته اید.
این فیلم به دلیل نقطه ای که برای رسیدن انتخاب کرده بود، الزاما با این سنین هم کار داشت. به هر حال به تدریج یک بخش سرمایه دار، از دولت و قدرت جدا شده، و فرهنگ خودش را هم ساخته است. کراواتش را می زند، نمازش را هم می خواند، و به هر جهت در خلوت، کار خودش را هم می کند. در ظاهر هم، باید، یک جور دیگر عمل کند... خب نقش اینها را شکیبایی و عزت الله انتظامی باید بازی کنند. اینها ممکن است پشت داشته باشند، ولی رضا معروفی [عزت الله انتظامی]خودش می گوید ما یک جایی دنیای مان بااینها قاطی شد. اما هنوز انقدر حرفش، در رو دارد که به جوان ها بگوید با اینها قاطی نشوید، اینها خطرناک هستند.
در این دو فیلم شعر هم زیاد خوانده می شود
به دلیل شاملو است. به هرجهت وقتی کوه شعر درمیان هست، و پسرش هم در فیلم هست، نمی شود بدون شعر زندگی کرد.
انتظامی در یک جایی از فیلم حکم می گوید: از سینما خیلی چیزها یاد گرفتم..
بله
واقعا خود شما از سینما خیلی چیز یادگرفتید؟
به هرجهت هر آنچه یاد گرفتم از سینما یاد گرفتم. یعنی چیزهایی را که از سینما یادگرفتم، همان چیزهایی که به سینما پس می دهم، آنها را از سینما گرفتم.ولی خرج خانه ام، و بچه ام را، و اینکه در سئوال و جواب ها چه بگویم، و در دادگاه ها چه کنم... اینها را از سینما یاد نگرفتم.
مگر شما سئوال و جواب می شوید؟ دادگاه می روید؟
برای همین فیلم سربازهای جمعه چندین جلسه به دادگاه های مختلف رفتم.
به چه اتهامی؟*
خود فیلم. فیلم و گذشته.
پرونده تان بسته شد؟ حکم دادند؟
نه، هنوز حکم ندادند.
مثل اینکه همه یک پرونده باز دارند
بله دیگر.
فیلم تان کوتاه شده؟
همه فیلم های من کوتاه شده. از تیغ و ابریشم که چهل دقیقه آن را درآوردند، تا سلطان که سی دقیقه کوتاه شد. بله. بیست دقیقه. هجده دقیقه.
وقتی فیلمی هجده دقیقه کوتاه می شود، جایش را با چه پر می کنید؟ با شعر؟
از یک جاهای دیگری در می آورم، می گذارم در فیلم. باید جاسازی کنی.
انتظامی در یک جا از فیلم می گوید وقتی زندگی را شروع می کنی، پایت را از روی گاز برندار
بله
شما در این سال ها پایتان را از روی گاز برداشته اید؟
فکر می کنم نه. یعنی فرصت نگاه کردن به عقب و اینکه دنبال تابلو بگردم را نداشته ام. فرصت پیدا نمی کنم خروجی ها را نگاه کنم که ببینم درست آمدم یا نه.
دلتان می خواست فرصت داشتید؟
به هر جهت که ندارم.
از گوگوش چه خبر؟ رابطه شما الان چطوریست؟
والله رابطه ایست که فاصله آن را تعیین کرده. خودم هم نمی دانم این رابطه الان چگونه است. چیزی که می دانم این است که برای خانم گوگوش خیلی احترام قائلم. خیلی دوستش دارم. خیلی یادش می کنم. ولی این اتفاق افتاده دیگر. او دور است، من دورم. نمی دانم بعد هم چه اتفاقی می افتد. فقط تا آنجایی که به من خبر می رسد، می دانم چه می خواند. تا آنجایی که به من خبر می رسد. متاسفانه در خبرها هم خیلی دروغ هست. همین ها که خبر می آورند و خبر می برند. دروغ زیاد می گویند. به هرجهت من یکی از دوره های خوب زندگیم، زندگی با گوگوش بوده است. او آدم بسیار خوبیست.
نگاه...برچسب : بازیگر ایرانی مرد, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1096 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1391 ساعت: 17:15
|
نام اصلی: امین
نام خانوادگی اصلی: تارخ
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1332
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل مدیریت امور فرهنگی
روابط خانوادگی با دیگر هنرمندان
>> پری امیرحمزه (مادر زن)
>> منصوره شادمنش (زن)
>> مسعود کرامتی (باجناق)
>> فرخنده شادمنش (خواهر زن)
بیوگرافی
فارغ التحصیل هنرهای نمایشی در سال ١٣٥٦.
فوق لیسانس مدیریت امور فرهنگی در سال ١٣٦٤.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی) در سال ١٣٦١.
امین تارخ در شیراز متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند.
او در سال 1356 در رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال 1363 در رشته مدیریت امور فرهنگی دوره فوق لیسانس را گذراند.
او 25 سال سابقه فعالیت هنری در سینما، تئاتر و مجموعه های تلویزیونی دارد.
در جشنواره های تئاتر و فیلم به عنوان داور و در فستیوالهای فیلم مسکو، ژاپن و آلمان به عنوان میهمان شرکت داشته است.
در سال 1373 اولین آموزشگاه بازیگری سینما را در تهران تاسیس کرد و 6 نفر از فارغ التحصیلان این آموزشگاه به نامهای: حبیب رضایی، بیتا بادران، کامبیز کاشفی، غزل صارمی، مهتاب کرامتی و ترانه علیدوستی موفق به دریافت جایزه شدند.
امین تارخ در سال 1379 به استرالیا برای تدریس در دانشگاه فیلندرز و تبادل هنرجو از طرف پروفسور هالج دعوت شد.
تارخ در سال 1376 در هجدهمین جشنواره تئاتر فجر و در نوزدهمین جشنواره فیلم فجر نیز به عنوان داور شرکت داشت.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم ماه و خورشید در سال ١٣٧٥.
بخشی از فیلم شناسی:
1385 رئیس ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]
1385 در جستجوی گوهر شب چراغ ( بهرام توکلی ) [بازیگر]
1385 پا برهنه در بهشت ( بهرام توکلی ) [بازیگر]
1383 رازها ( محمدرضا اعلامی ) [بازیگر]
1383 پرونده هاوانا ( علیرضا رییسیان ) [بازیگر]
1382 کودکانه ( مسعود کرامتی ) [تهیه کننده]
1377 عشق + 2 ( رضا کریمی ) [بازیگر]
1376 ساغر ( سیروس الوند ) [بازیگر]
1375 ماه و خورشید ( محمدحسین حقیقی ) [بازیگر]
1374 شیخ مفید ( فریبرز صالح سیروس مقدم ) [بازیگر]
1374 توطئه ( علی قوی تن ) [بازیگر]
1373 آرزوی بزرگ ( خسرو شجاعی ) [بازیگر]
1371 مجسمه ( ابراهیم وحیدزاده ) [بازیگر]
1371 سارا ( داریوش مهرجویی ) [بازیگر]
1371 آنها هیچکس را دوست ندارند ( جعفر سیمایی ) [بازیگر]
1370 شقایق ( مجید قاریزاده ) [بازیگر]
1370 دلشدگان ( علی حاتمی ) [بازیگر]
1368 مادر ( علی حاتمی ) [بازیگر]
1368 جستجوگر ( محمد متوسلانی ) [بازیگر]
1366 پرنده کوچک خوشبختی ( پوران درخشنده ) [بازیگر]
1366 پاییزان ( رسول صدرعاملی ) [بازیگر]
1366 بوعلی سینا ( کیهان رهگذار ) [بازیگر]
1366 سرب ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]
1364 چمدان ( جلال مقدم ) [بازیگر]
1361 مرگ یزدگرد ( بهرام بیضایی ) [بازیگر]
جوایز و انتخابها
>> برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (ماه و خورشید)
[ دوره 15 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1375 ]
................................................................
>> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (پرونده هاوانا)
[ دوره 24 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1384 ]
.................................................................
بیشترین همکاری های امین تارخ با:
>> عبدالله اسکندری (تهیه و تولید،فیلمنامه،چهره پردازی،) (در 7 فیلم ) ==>
>> بهرام دهقانی (تدوین،فیلمبرداری،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 7 فیلم ) ==>
>> ایرج گلافشان (تدوین،عنوان بندی،) (در 7 فیلم ) ==>
>> محمود کلاری (بازیگران،صحنه و لباس،فیلمبرداری،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 5 فیلم ) ==>
>> جلال معیریان (تدوین،چهره پردازی،) (در 5 فیلم ) ==>
>> مسعود بهنام (صدا،) (در 5 فیلم ) ==>
>> اسحاق خانزادی (صدا،موسیقی،) (در 5 فیلم ) ==>
>> داریوش ارجمند (بازیگران،صحنه و لباس،) (در 4 فیلم ) ==>
>> عزیز ساعتی (صحنه و لباس،عکس،فیلمبرداری،کارگردانی،چهره پردازی،) (در 4 فیلم ) ==>
>> محمدعلی کشاورز (بازیگران،) (در 4 فیلم ) ==>
>> حسن حسندوست (بازیگران،تدوین،صدا،) (در 3 فیلم ) ==>
>> جمیله شیخی (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>
>> ایرج صفدری (بازیگران،جلوه های ویژه،صحنه و لباس،چهره پردازی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> ناصر طهماسب (تدوین،دوبله،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> اکبر عبدی (بازیگران،دوبله،) (در 3 فیلم ) ==>
>> محمدرضا علیقلی (تهیه و تولید،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> ابراهیم غفوری (بازیگران،فیلمبرداری،) (در 3 فیلم ) ==>
>> جلال مقدم (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>
>> مهوش وقاری (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>
>> ایرج رامین فر (بازیگران،صحنه و لباس،) (در 3 فیلم ) ==>
>> مهرداد فخیمی (تهیه و تولید،فیلمبرداری،) (در 3 فیلم ) ==>
>> فریماه فرجامی (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>
>> فتحعلی اویسی (بازیگران،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> اکبر اصفهانی (بازیگران،عکس،) (در 3 فیلم ) ==>
>> محمد ابهری (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>
>> رقیه چهره آزاد (بازیگران،) (در 3 فیلم ) ==>
>> غوغا بیات (بازیگران،عکس،) (در 3 فیلم ) ==>
>> روح الله امامی (تدوین،عنوان بندی،) (در 3 فیلم ) ==>
>> احمد بخشی (صحنه و لباس،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> محمود بصیری (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
نگاه...برچسب : بازیگر ایرانی مرد, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1162 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1391 ساعت: 17:17
برچسب : بازیگر ایرانی زن, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1013 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1391 ساعت: 14:07
برچسب : مصاحبه جالب, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1316 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1391 ساعت: 14:10
تاریخ دقیق تولد : ۱۴ مهر ۱۳۵۹
بیمارستان محل تولد:بیمارستان رسالت
نام پدر:علی
بچه کدام محله:شهرک غرب
چندمین فرزند خانواده؟ اول
تعداد برادر ها؟ ندارد
تعداد خواهر ها؟ دو خواهر
بهترین درس دوران تحصیل؟ ریاضی
بدترین درس دوران تحصیل؟ عربی
رشته دبیرستان؟ ریاضی
معدل دیپلم؟ هجده
رشته دانشگاهی؟ مهندسی صنایع
وضعیت سربازی؟ معاف
وضعیت تاهل؟ مجرد
اولین حضور مقابل دوربین؟ سال ۸۶ در تله فیلم “تلخون”
بهترین اتفاق زندگی؟ ورود به بازیگری
بدترین اتفاق زندگی؟ ندارد
فیلم ساز محبوب ایرنی؟ ناصر تقوایی
فیلم ساز محبوب خارجی؟ مارتین اسکورسیزی
بهترین فیلم زندگی؟ صورت زخمی
بازیگر محبوب مرد ایرانی؟ حمید فرخ نژاد
بازیگر محبوب زن ایرانی؟ گوهر خیر اندیش
بازیگر محبوب مرد خارجی؟ آل پاچینو
بازیگز محبوب زن خارجی؟ مربل استریپ
بزرگترین ارزوی بازیگری؟ می خواهد ماندنی باشد
اخرین سفر داخلی؟ شمال نوروز ۸۸
اخرین سفر خارجی؟ دبی سال ۸۸
قد؟۱۷۸
وزن؟۷۶ کیلوگرم
بهترین همبازی؟ محمد مطیع در سریال ماه عسل
رنگ محبوب؟ سیاه و سفید
خواننده محبوب؟ علی خیری
اسم مردانه محبوب؟ فرهاد
اسم زنانه محبوب؟ نظر خاصی ندارد
فصل محبوب؟ بهار
ماه محبوب؟ مهر
محبوب ترین روز هفته؟ چهار شنبه ها
تیم محبوب؟؟؟؟ نظری ندارد
فوتبالیست محبوب؟ نظری ندارد
محل سکونت فعلی؟ زعفرانیه
شغل دیگر(جز بازیگری)؟ندارد
اتومبیل شخصی؟ قصد تغییرش را دارد
کمدین محبوب؟ جیم کری
تکیه کلام؟ شنبه صبح تشریف بیارین!
برچسب : بازیگر ایرانی مرد, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1988 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1391 ساعت: 14:24
برچسب : بازیگر ایرانی مرد, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1038 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1391 ساعت: 14:26
شهنام شهابی در سال ۱۳۶۱ در تهران متولد شد. وی فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد بوشهر می باشد. او کارگردان فیلم های کوتاه بوده و بازی در سینما را از سال ۱۳۷۳ با فیلم «شاخ گاو» به کارگردانی «کیانوش عیاری» آغاز کرده است.
بازیگر :
۱- سریال تاوان از شبکه سه ( ۱۳۸۹ )
۲ – جنایت و جنحه (۱۳۸۴)
۳- بی تو تنهایم (۱۳۸۰)
۴ – از کنار هم می گذریم (۱۳۷۹)
۵ – ابراهیم (۱۳۷۵)
۶ – تعطیلات تابستانی (۱۳۷۴)
۷ – شاخ گاو (۱۳۷۴)
برچسب : کارگردان ایرانی, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1820 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1391 ساعت: 14:31
بیوگرافی مایکل اسکوفیلد در فرار از زندان
نام اصلی:Wentworth Earl Mille
زمینه فعالیت: بازیگری
ملیت: آمریکایی بریتانیایی تبار
تولد: ۲ ژوئن 1972
محل تولد:چیپینگ نورتون / آکسفورد شایر انگلستان
قد:1.85
او متولد انگلیس و بزرگ شده بروکلین ایالت نیویورک آمریکا است. پدر میلر دو رگه آفریقایی و آمریکایی-جاماییکایی، بریتانیایی-آلمانی و یهودی و مادر اواز نژاد روسی،فرانسوی،هلندی-سوری و لبنانی است. مادر او "جوی ماری پالم"نام داشت ،او یک معلم کودکان استثنایى و پدرش «ونت ورث ارل میلر دوم» وکیل و معلم است. یک بازپرس بخش قضایی بود . او دو خواهر کوچکتر از خود به نامهای «گیلیان» و «لی» نیز دارد.
در بروکلین به دبیرستان «میدوود» رفت و به عضویت گروه تولیدات سالانهی موسیقی «سینگ!» درآمد که در میدوود آغاز به کارکرده بود. در مقطع کارشناسی ادبیات انگلیسی از دانشگاه «پرینستون» فارغالتحصیل شد و در حین تحصیل در آنجا، به عضویت گروه «پرینستون تایگرتونز» و باشگاه «کوآدرانگل» درآمد.
میلر حرفه خود را با فیلم برداری آغاز کرد. بعد از به اتمام رساندن تحصیلاتش در رشته هنر از دانشگاه پرینستون انگلستان ، او در بهار سال 1995 به لس آنجلس سفر کرد تا حرفهی هنر پیشگی را دنبال کند. او در توصیف راه پر پیچ و خمی که در مسیر ستاره شدن طی کرده، چنین میگوید: «راه درازی در پیش رو داشتم که با ناکامی، شکست و موانع بسیاری همراه بود؛ اما هرگز نتوانستم از آن دست بکشم. هنرپیشگی برای من به منزلهی هوا برای تنفس است. بنابراین کاری بود که باید انجام میدادم.»
فیلم شناسی:
۱۹۹۷: بوفی،قاتل خون آشام / Buffy the Vampire Slayer (سریال تلویزیونی)
۲۰۰۰: عامهپسند / Popular (سریال تلویزیونی)
۲۰۰۲: داینوتوپیا / Dinotopia (سریال تلویزیونی)
۲۰۰۳: ننگ بشری The Human Stain ۲۰۰۳
۲۰۰۵: زیر زمین / Underworld
۲۰۰۵: اعتراف / The Confessio (فیلم کوتاه)
۲۰۰۵: نهان / Stealth
۲۰۰۵: نجواگر روح / Ghost Whisperer (سریال تلویزیونی)
۲۰۰۹-۲۰۰۵: فرار از زندان / Prison Break (سریال تلویزیونی)
موزیک ویدئو:
۲۰۰۶: ماریا کری / It’s Like That) Mariah Carey)
۲۰۰۶: ماریا کری / We Belong Together) Mariah Carey)
نکات جزئی دیگر:
میلر به سگ ها و گربه ها و همچنین به برخی از میوه ها آلرژی دارد.
خالکوبی های مصنوعی او در سریال «فرار از زندان » ۴.۵ ساعت طول کشید تا روی بدن او کار شود.
در مجلات به عنوان 100 مرد زیبای جهان در سال 2007 از او نام برده شد.
او به مدت 4 ماه به سختی رژیم گرفت و ورزش کرد تا در نقش یک بوکسور ایفای نقش کند. و به خاطر اندام ورزیده ای که به دست آورده بود مورد تشویق " تونی موریسون" قرار گرفت.
میلر در دو ویدیو کلیپ از"ماریا کری " به نام های «اینطوریه » و «ما به هم تعلق داریم» به عنوان مهمان ایفای نقش کرد . همان کارگردان سریال «فرار از زندان» "برت رتنر" این دو ویدیو کلیپ را نیز ساخت.
یک خاطره......
یک خاطره از آخرین قسمت یک فصل از سریال فرار از زندان یادم میاد. زمانی که ما به سیستم لوله های زندان رسیده بودیم و در حال کندن یک تونل بودیم و باید به ساحل می رفتیم آنجا بود که من رو در رو "متیو فاکس " را ملاقات کردم که در حال بازی در سریال لاست بود و این اتفاق برای من خیلی جالب بود..!!
نگاه...
برچسب : بازیگر خارجی مرد, نویسنده : مجتبی p32mojtaba1377 بازدید : 1969 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1391 ساعت: 14:29